سکوت فریاد من است | ||
سلام مهربون این شعرم رو قبلا نوشتم ولی الان به کمک اقای غلامی تصحیحش کردم امیدوارم قلمم ناامیدشون نکرده باشه .البته ناگفته نمونه ایشون حکم استادی به گردنه بنده دارن ولی از گفتن "استاد" معذورمون فرمودن .با تشکر از محبتای بی دریغشون .
ای نوا تا زنده ام با من بمان همنوا با دردهای من بخوان اشک من صبری بکن با من بساز من غریبم این چنین بر من نتاز شب مدارا کن مرا، اشک بختم است اسمان کم ناله کن دل ماتم است در فراغش اب گشتن ممکن است در سکوتی گریه کردن ممکن است ای دریغا مرحمی بودی مرا اشک من همبستری بودی مرا بعد تو رفتن مرا پایی نبود رفتن و گفتن ز عشق کاری نبود عاشقم، دیوانه خواندن آه نیست در دلم اتش نشاندن ،راه نیست بی وفا،غمها رساندن کار نیست اشک و آهم را ببین انکار نیست بین غمت اخر چه حالی کرد مرا غم که نه ،عشق بینوای کرد مرا
[ یکشنبه 90/2/11 ] [ 11:23 صبح ] [ زهره دهقان ]
[ نظرات () ]
|
||
[قالب وبلاگ : سیب تم] [Weblog Themes By : SibTheme.com] |